"فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم"

بنده ی کوی حسین ، از دو جهان آزادم


پرچم سرخ حسینی است فقط روی سرم

مزه ی تربت او در دهن از میلادم


راه او راه حیات است و خودش فُلک نجات

متوسل به حسینند همه اجدادم


یا حسین بن علی ذکر شب و روز من است

اثر ذکر حسین است اگر آبادم


عاشقش گشته ام از صبح ازل تا به ابد

از الست است که من دل به جمالش دادم


تشنه ی چهره ی نورانی او می مانم

شده تشکیل زِ حبش همه ی بنیادم


گفت: زهراست مصیبت خوانش

پس بلند است برای غم او فریادم


تا که از اسب زمین خورد سرش ریخت بهم

خواهرش گفت شکستند قد شمشادم

حاج مجتبی قاسمی


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها